امام جمعه سنندج: مردم کردستان به دنبال امنیت هستند
تاریخ انتشار: ۸ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۰۵۴۹۲
به گزارش خبرنگار ایرنا، ماموستا فایق رستمی در خطبههای نماز جمعه سنندج اظهار داشت: آتش زدن بانک و پمپبنزین و ضرر به اموال عمومی، خسارت به ملت است، چراکه این اماکن مربوط به خود مردم است نه دولت.
وی با بیان اینکه مسوولان و نیروی انتظامی فرزندان این ملت هستند، ادامه داد: نیروهای نظامی و انتظامی همواره در راه حفظ امنیت و آسایش ملت تلاش میکنند، بنابراین زحمات آنان قابل تقدیر است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خطیب جمعه سنندج ضمن تاکید بر اینکه دشمن سعادت ما را نمیخواهد و باید متحد و دلسوز یکدیگر باشیم، اضافه کرد: بدانید اگر دست بیگانگان به این کشور بیافتد، شرف و کرامت ملت از بین خواهد رفت.
ماموستا رستمی به درآوردن اجباری حجاب از سر زنان در دوران رژیم پهلوی اشاره و تاکید کرد: رعایت حجاب از خاندان رسول اکرم(ص) شروع شد، چراکه حجاب یعنی شرف، آزادی و حفظ کرامت در مقابل بیگانگان و مولفهای بسیار ارزشمند است.
وی حجاب اسلامی را مایه ارزش و کرامت برای زنان مسلمان دانست و اظهار داشت: دختران و زنانی که عمدا روسری از سر برمیدارند، باید بدانند که حجاب دستور پروردگار بوده و به طور قطع حافظ ارزش و آبروی آنان است.
امام جمعه سنندج خواستار حفاظت از جان مردم و جوانان توسط نیروی انتظامی شد و ادامه داد: از مسوولان میخواهم کسانی را که از روی ناآگاهی در اغتساشات حضور داشته و دستگیر شدهاند را از روی عطوفت آزاد کنند.
ماموستا رستمی یادآور شد: مردم بدانید که دشمنان از جمله رژیم بعث در دوران جنگ تحمیلی برای کشورمان جز ویرانگری، تاراج، نابودی اقتصاد مملکت و کشتار زنان و جوانان چیزی نداشتند.
وی در بخش دیگری از خطبهها ضمن تبریک حلول ماه ربیعالاول و ولادت پیامبر اکرم(ص)، افزود: مردم کردستان با مجالس مولودی خوانی و مداحی در منازل و مساجد و تکایا، همواره عشق و ارادت خود را به رسول خدا نشان دادهاند.
امام جمعه سنندج بر لزوم برگزاری باشکوه جشن میلاد پیامبر(ص) تاکید کرد و خواستار تعطیلی روز ۱۲ ربیعالاول (ولادت رسولالله(ص) به روایت اهل سنت)، در راستای تقویت وحدت بین شیعه و سنی شد.
تاکنون در جریان تجمعات و اعتراضات خیابانی در شهرهای کردستان چهار نفر (۲ نفر در دیواندره، یک نفر در سقز و یک نفر هم دهگلان) در قالب پروسه کشته سازی، توسط ضد انقلاب کشته شدهاند.
نماز جمعه سنندج هر هفته در مسجد دارالحسان سنندج که در ضلع شمالی خیابان امام خمینی(ره) واقع شده، برگزار میشود.
مسجد دارالاحسان سنندج از مساجد قدیمی کشور محسوب می شود و برابر کتیبههای موجود در بنای آن، این مسجد سال ۱۲۲۷ هجری قمری توسط امان الله خان اردلان والی کردستان ساخته شده و از نظر فضاهای موجود مشتمل بر ۲ ایوان شرقی و جنوبی، گلدسته های موجود بر بالای ایوان شرقی، صحن مرکزی، ۱۲ حجره اطراف، شبستان ستوندار با ۲۴ ستون سنگی مارپیچ است.
در سال های اخیر به دلیل افزایش تعداد نمازگزاران صحن جدید این مسجد در پنج طبقه نیز احداث شده و زنان و مردان مومن سنندجی هر هفته نماز وحدت بخش جمعه را در این مکان اقامه میکنند.
منبع: ایرنا
کلیدواژه: کردستان سنندج خطبه ها اغتشاشات کردستان سنندج خطبه ها اغتشاشات جمعه سنندج
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۰۵۴۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنجال شعرخوانی علم الهدی درباره منیژه از شاهنامه | لااقل بیت هایی بهتر پیدا میکردید
روزنامه اصلاح طلب هم میهن در گزارشی با عنوان «نگر تا نباشی به جز دادگر» نوشت:
چند سال پیش که شهرداری مشهد ذوقی به خرج داده بود و تصویرهایی از شاهنامه در و دیوار شهر را آراسته بودند، دستور به زدودن این تصویرها داده شد، گویی که بین این تصویرها و آنچه مشهد به آن شهره است، تقابلی وجود دارد. چندین دهه به دلیل همین تصور، توسعه و رسیدگی به آرامگاه فردوسی که یکی از بزرگترین شاعران و حکیمان ایران است، متوقف بود تا اینکه از مقامات بالاتر حکم به آبادانی آرامگاه فردوسی داده شد.
مقامات استانی و از جمله امام جمعه شال و کلاه کردند و به آرامگاه فردوسی رفتند. اگر اسم این مقامات و فردوسی را کنار هم در موتورهای جستوجوگر بنویسید و نتایج را هر چه بالا و پایین کنید، همان چند عکس را خواهید دید. با چنین پیشینهای است که سخنان آیتالله علمالهدی و استنادش به شاهنامه برای دفاع از اجبار در پوشش با واکنشهای بسیاری روبهرو شده است.
علمالهدی گفته است: مسئله حجاب نیز یکی از همین هویتهای دینی و ملی است. اصلاً حجاب متعلق به فرهنگ ایران است. حتی آن زمان که هنوز اسلام وارد ایران نشده بود، حجاب فرهنگ ایرانیان بود؛ بهخصوص در تاریخ ایران باستان و انعکاس این فرهنگ را میتوان در شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی دید. او همچنین بهعنوان نمونه بیتی از شاهنامه خوانده است که منیژه خطاب به بیژه گفته است: منیژه منم دخت افراسیاب/برهنه ندیده تنم آفتاب
این سخن که زنان ایرانی براساس آنچه به ما رسیده، پوششی برای موی سر داشتهاند یا چیزی شبیه چادر حتی، نادرست نیست. حتی این سخن که در شاهنامهی فردوسی پاکدامنی و شرم از ویژگیهای مثبت زنان و البته مردان شمرده میشود، هم بیراه نیست، هرچند تعریف پاکدامنی در نگاه حکیم توس و امام جمعه مشهد متفاوت است، اما بیتی که آقای علمالهدی به آن ارجاع داده، ربطی به زنان ایران ندارد. افراسیاب شاه توران است و منیژه دختری تورانی است نه ایرانی. این به خودی خود ایرادی در استدلال امام جمعه به حساب نمیآید و میتواند بگوید که حکیم خصلت نیکو را حتی در دشمن ستوده است. ماجرا از اینجا جالب میشود که بدانیم این بیت را منیژه کی خوانده است و اصلاً ارتباطی به پوشش سر دارد یا نه؟
منیژه دلبستهی بیژن شاهزادهی ایرانی میشود و -به زبان امروزی- او را چیزخور کرده بیهوش به شبستان خود میآورد و همهی این اتفاقات بدون اجازهی والدین و بدون پیمان زناشویی -که از قضا در ایران باستان هم مرسوم بوده- رخ میدهد. بیژن در قصر او به هوش میآید و باقی قضایا و منیژه در چنین لحظات احساسی دربارهی اهمیت چیزی که به بیژن عرضه میکند این بیت را به زبان میآورد که تا به حال چنین بوده، اما بعدش را میتوان در شاهنامه خواند.
البته اگر مشاوران امام جمعه با شاهنامه به از این بودند که هستند، بیتهایی میتوانستند پیدا کنند که به کارشان بیاید، مثلاً آنجا که شیرین میگوید:
به سه چیز باشد زنان را بهی/ که باشند زیبای گاه مهی/ یکی آنک با شرم و با خواسته است/ که جفتش بدو خانه آراسته است/ دگر آن که فرخ پسر زاید او/ ز شوی خجسته بیافزاید او/ سه دیگر که بالا و رویش بود/ به پوشیدگی نیز مویش بود
این ابیات به روشنی از پوشیدگی موها میگوید، درحالیکه در بیت استنادی امامجمعهی مشهد، تفاوت برهنگی و نداشتن پوشش سرنادیده گرفته است. این مغالطه در سخنان بسیاری دیگر از مقامات هم دیده میشود. نداشتن پوشش سر با برهنگی هممعنا نیست. با این حال همچنان که در بیت انتخابی امام جمعه مشهد و این ابیات میبینیم هیچکدام توصیهی فردوسی نیست و سخنان شخصیتهای شاهنامه است. شاهنامه مثل هر متن کهن ادبی در کنار ارزشهای ادبی و زیباشناختی و روایی خود، مجموعهای از ارزشهای اخلاقی و اجتماعی زمانهی خود را منتقل میکند که به دنیایی دیگر تعلق دارند، چنانکه در همین بیتهای بالا پسرزا بودن جزو ارزشهایی شمرده شده است.
در شاهنامه زنان برجستهای نقشآفرینی کردهاند که الگوی زن مطلوب امام جمعه مشهد نمیتوانند باشند. برخی از زنان برجستهی شاهنامه مثل منیژه در طلب معشوق در انتظار خواستاری و خواستگاری او نماندهاند و از جملهی آنان تهمینه است مادر سهراب که در شاهنامه زنی ستوده است و تنها یک شب همخواب رستم بوده است. رودابه مادر رستم نیز در راه دادن زال به قصرش از موی خویش کمندی بافته و انداخته و بعد هم که ماجرا در شاهنامه روشن است.
در این میان داستان گردآفرید اگرچه متفاوت است، اما در کنشگری از روابط خصوصی پیشتر رفته و اگر روی و موی پوشیده به این خاطر است که شناخته نشود و آنجا که روی و موی گشاده به قصد فریب دشمن است:
رها شد ز بند زره موی اوی/ در افشان چو خورشید شد روی اوی/ بدانست سهراب کو دختر است/ سر و موی او از در و افسر است
درست است که فکر میکنم شاهنامه ارزشهای جهانی دیگر را منتقل میکند و چنین استناداتی به آن راه به جایی نمیبرد، اما به نظرم از قضا در شاهنامه برای صاحبان مقام و قدرت توصیههایی شایستهتر میتوان یافت، مضمونهایی که بارها تکرار شده است. یکی از این مضمونها دادگری است. دادگر در شاهنامه همصفت خداوند است که جای نام نشسته است و هم وظیفهی صاحب قدرت. فردوسی میگوید، پادشاهی که دادگر باشد، نیازی به فریادرس ندارد: کجا پادشا دادگر بود و بس/ نیازش نیاید به فریادرس